معنی فارسی isolatable

B1

جداسازی‌پذیر، به چیزهایی اطلاق می‌شود که می‌توان آنها را از بقیه جدا کرد یا تفکیک کرد.

Capable of being isolated or separated.

example
معنی(example):

برخی مواد قابل جداسازی هستند، به این معنی که می‌توان آنها را از محیطشان جدا کرد.

مثال:

Some materials are isolatable, meaning they can be separated from their environment.

معنی(example):

دانشمند روشی پیدا کرد که ترکیب را قابل جداسازی کند.

مثال:

The scientist found a method to make the compound isolatable.

معنی فارسی کلمه isolatable

: معنی isolatable به فارسی

جداسازی‌پذیر، به چیزهایی اطلاق می‌شود که می‌توان آنها را از بقیه جدا کرد یا تفکیک کرد.