معنی فارسی isolationalism
C1جداسازیطلبی، به معنای تمایل به جدایی یا خودداری از همکاری با دیگران به ویژه در سیاستهای خارجی.
A policy of non-participation in international economic and political relations.
- NOUN
example
معنی(example):
نظرات او منعکسکننده یک حس جداسازیطلبی بود، که ترجیح میداد از دخالتهای خارجی خودداری کند.
مثال:
His views reflected a sense of isolationalism, preferring to avoid foreign involvement.
معنی(example):
این حزب سیاسی به جداسازیطلبی بهعنوان روشی برای حفاظت از منافع ملی دعوت کرد.
مثال:
The political party advocated for isolationalism as a way to protect national interests.
معنی فارسی کلمه isolationalism
:
جداسازیطلبی، به معنای تمایل به جدایی یا خودداری از همکاری با دیگران به ویژه در سیاستهای خارجی.