معنی فارسی isolationist

B2

ایزولاسیون‌گرا، شخصی که به سیاست‌های جدا کردن کشور از دیگر کشورها اعتقاد دارد.

A person who advocates for isolationism.

noun
معنی(noun):

One who advocates or supports isolationism.

adjective
معنی(adjective):

Relating to, or supporting, isolationism.

example
معنی(example):

یک سیاست ایزولاسیون می‌تواند تجارت را محدود کند.

مثال:

An isolationist policy can limit trade.

معنی(example):

این سیاستمدار به نظرات ایزولاسیون گرا شناخته شده است.

مثال:

The politician is known for his isolationist views.

معنی فارسی کلمه isolationist

: معنی isolationist به فارسی

ایزولاسیون‌گرا، شخصی که به سیاست‌های جدا کردن کشور از دیگر کشورها اعتقاد دارد.