معنی فارسی isolation ward

B2

بخشی از بیمارستان که برای جلوگیری از گسترش بیماری‌ها بیماران قرنطینه می‌شوند.

A separate area in a hospital for patients who may be contagious.

example
معنی(example):

بخش ایزولاسیون برای بیماران با بیماری‌های مسری استفاده می‌شود.

مثال:

The isolation ward is used for patients with contagious diseases.

معنی(example):

او در بخش ایزولاسیون قرار گرفت تا از گسترش عفونت جلوگیری شود.

مثال:

She was placed in the isolation ward to prevent the spread of infection.

معنی فارسی کلمه isolation ward

: معنی isolation ward به فارسی

بخشی از بیمارستان که برای جلوگیری از گسترش بیماری‌ها بیماران قرنطینه می‌شوند.