معنی فارسی isoline

B2

خطی در یک نقشه یا نمودار که نقاط با مقدار مشابه را به هم متصل می‌کند.

A line on a map or chart that connects points of equal value.

noun
معنی(noun):

Any of several types of line on a map, chart or graph that link points having the same value of a parameter

example
معنی(example):

یک ایزولاین نقاط با ارزش مساوی را در یک نمودار متصل می‌کند.

مثال:

An isoline connects points of equal value on a graph.

معنی(example):

نقشه‌نگاران از ایزولاین‌ها برای نمایش ارتفاع روی نقشه استفاده می‌کنند.

مثال:

Cartographers use isolines to represent elevation on a map.

معنی فارسی کلمه isoline

: معنی isoline به فارسی

خطی در یک نقشه یا نمودار که نقاط با مقدار مشابه را به هم متصل می‌کند.