معنی فارسی isomerised
B1ایزومرایز شده، به وضعیتی اطلاق میشود که یک ترکیب به ایزومر دیگر تبدیل شده و خصوصیات جدیدی را به خود میگیرد.
Having been converted into an isomer; implies a change in the structure of the molecule.
- verb
verb
معنی(verb):
To convert a compound into a different isomeric form
example
معنی(example):
این ماده برای بهبود خواص آن ایزومرایز شده است.
مثال:
The substance was isomerised to improve its properties.
معنی(example):
پس از ایزومرایز شدن، ترکیب ویژگیهای متفاوتی از خود نشان داد.
مثال:
After being isomerised, the compound showed different characteristics.
معنی فارسی کلمه isomerised
:
ایزومرایز شده، به وضعیتی اطلاق میشود که یک ترکیب به ایزومر دیگر تبدیل شده و خصوصیات جدیدی را به خود میگیرد.