معنی فارسی isopolitical

B1

ایزوسیاست به روابطی اشاره دارد که در آن کشورها دارای وضعیت و حقوق برابر هستند.

Pertaining to equal status among political entities.

example
معنی(example):

روابط ایزوسیاست بر وضعیت برابر بین کشورهای مختلف تمرکز دارد.

مثال:

Isopolitical relationships focus on equal status among states.

معنی(example):

تحلیل ایزوسیاستی به درک دینامیک‌های بین‌المللی کمک می‌کند.

مثال:

An isopolitical analysis helps understand international dynamics.

معنی فارسی کلمه isopolitical

: معنی isopolitical به فارسی

ایزوسیاست به روابطی اشاره دارد که در آن کشورها دارای وضعیت و حقوق برابر هستند.