معنی فارسی isopolity
B1ایزوسیاست به یک شکل از حکومت اشاره دارد که در آن شهروندان دارای حقوق برابر هستند.
A form of governance where citizens share equal rights.
- NOUN
example
معنی(example):
مفهوم ایزوسیاست حقوق برابر را بین شهروندان ترویج میدهد.
مثال:
The concept of isopolity promotes equal rights among citizens.
معنی(example):
ایزوسیاست میتواند منجر به تقویت پیوندهای جامعه شود.
مثال:
Isopolity can lead to stronger community bonds.
معنی فارسی کلمه isopolity
:
ایزوسیاست به یک شکل از حکومت اشاره دارد که در آن شهروندان دارای حقوق برابر هستند.