معنی فارسی isthm

B1

ایست، ویژگی جغرافیایی که به استحکام و ارتباط بخش‌ها کمک می‌کند.

A term used to describe a geographical area of connection.

example
معنی(example):

ایست یک ویژگی جغرافیایی مهم است.

مثال:

The isthm is a geographical feature of importance.

معنی(example):

بسیاری از حیوانات در منطقه ایست زندگی می‌کنند.

مثال:

Many animals live in the isthm region.

معنی فارسی کلمه isthm

: معنی isthm به فارسی

ایست، ویژگی جغرافیایی که به استحکام و ارتباط بخش‌ها کمک می‌کند.