معنی فارسی iterately

B1

به صورت تکراری، به معنای انجام یک عمل یا فرآیند به طور مکرر.

In an iterative manner; characterized by repetition.

example
معنی(example):

الگوریتم داده‌ها را به صورت تکراری پردازش می‌کند تا عملکرد را بهینه کند.

مثال:

The algorithm processes data iterately to optimize performance.

معنی(example):

او به صورت تکراری یاد می‌گرفت و مفاهیم را دوباره مرور می‌کرد تا به تسلط کامل برسد.

مثال:

He learned iterately, revisiting the same concepts until he mastered them.

معنی فارسی کلمه iterately

: معنی iterately به فارسی

به صورت تکراری، به معنای انجام یک عمل یا فرآیند به طور مکرر.