معنی فارسی iteratively
B1به صورت تکراری، اشاره به روش کار که در آن مراحل مختلف بارها و بارها آزمایش و بهبود میشوند.
In an iterative manner, involving repeated cycles of development and testing.
- ADVERB
example
معنی(example):
ما نرمافزار را به صورت تکراری توسعه دادیم و آن را با هر نسخه اصلاح کردیم.
مثال:
We developed the software iteratively, adjusting it with each version.
معنی(example):
تیم به صورت تکراری کار کرد، با آزمایش هر مرحله قبل از ادامه کار.
مثال:
The team worked iteratively, testing each phase before moving on.
معنی فارسی کلمه iteratively
:
به صورت تکراری، اشاره به روش کار که در آن مراحل مختلف بارها و بارها آزمایش و بهبود میشوند.