معنی فارسی iworth
B1از لحاظ ارزش یا قیمت، به عنوان صفت نشاندهنده میزان اهمیت یا هزینه چیزی.
Having value; of importance or deserving consideration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این تابلو ارزش زیادی دارد.
مثال:
This painting is iworth a lot of money.
معنی(example):
سرمایهگذاری در آموزش ارزشمند است.
مثال:
Education is iworth investing in.
معنی فارسی کلمه iworth
:
از لحاظ ارزش یا قیمت، به عنوان صفت نشاندهنده میزان اهمیت یا هزینه چیزی.