معنی فارسی iwurche
B1به معنای کار کردن یا فعالیت کردن، به ویژه در یک زمینه خاص.
To work; to perform a task or job.
- VERB
example
معنی(example):
آنها یکی یکی از روی اسناد عبور کردند.
مثال:
They iwurche through the documents one by one.
معنی(example):
او ساعتها در میزش کار کرد.
مثال:
He iwurche at his desk for hours.
معنی فارسی کلمه iwurche
:
به معنای کار کردن یا فعالیت کردن، به ویژه در یک زمینه خاص.