معنی فارسی jaggaries

B1

جگره‌ها، تکه‌های شکننده و برش‌خورده‌ای که در مکان‌های خاصی یافت می‌شوند.

Small, broken pieces of stone or rock, often found in riverbeds.

example
معنی(example):

جگره‌های در جوی آب زیر نور خورشید درخشیدند.

مثال:

The jaggaries in the brook glistened under the sunlight.

معنی(example):

او بعد از باران جگره‌هایی از کنار رودخانه جمع کرد.

مثال:

He collected jaggaries from the riverbank after the rain.

معنی فارسی کلمه jaggaries

: معنی jaggaries به فارسی

جگره‌ها، تکه‌های شکننده و برش‌خورده‌ای که در مکان‌های خاصی یافت می‌شوند.