معنی فارسی jailoring
B1برنامهریزی زندان، فرآیند سازماندهی و مدیریت رفتار زندانیان.
The process and regulations related to managing behavior and order in a prison.
- NOUN
example
معنی(example):
برنامهریزی زندان برای تضمین رفتار مناسب در زندان ضروری است.
مثال:
Jailoring is necessary to ensure proper behavior in prison.
معنی(example):
سیستم برنامهریزی زندان به حفظ نظم در میان زندانیان کمک میکند.
مثال:
The jailoring system helps maintain order among inmates.
معنی فارسی کلمه jailoring
:
برنامهریزی زندان، فرآیند سازماندهی و مدیریت رفتار زندانیان.