معنی فارسی janitress

B1

زن نظافتچی، که وظایف نظافتی را انجام می‌دهد.

A female janitor.

example
معنی(example):

یک نظافتچی زن در بسیاری از ساختمان‌های عمومی یافت می‌شود.

مثال:

A janitress can be found in many public buildings.

معنی(example):

نظافتچی زن در کار خود بسیار افتخار می‌کرد.

مثال:

The janitress took great pride in her work.

معنی فارسی کلمه janitress

: معنی janitress به فارسی

زن نظافتچی، که وظایف نظافتی را انجام می‌دهد.