معنی فارسی jargoner

B1

اصطلاح‌گر به شخصی اطلاق می‌شود که به طور مکرر از اصطلاحات فنی و تخصصی در صحبت‌هایش استفاده می‌کند.

A person who tends to use jargon extensively, often to the detriment of clear communication.

example
معنی(example):

اصطلاح‌گر در توضیح ایده‌های پیچیده به زبان ساده‌تر دچار مشکل بود.

مثال:

The jargoner struggled to explain complex ideas in simpler terms.

معنی(example):

به عنوان یک اصطلاح‌گر، او به اهمیت وضوح در ارتباطاتش پی برد.

مثال:

As a jargoner, he realized the importance of clarity in his communication.

معنی فارسی کلمه jargoner

: معنی jargoner به فارسی

اصطلاح‌گر به شخصی اطلاق می‌شود که به طور مکرر از اصطلاحات فنی و تخصصی در صحبت‌هایش استفاده می‌کند.