معنی فارسی jauntily

B1

به طرز شاد و شاداب، نشان‌دهنده اعتماد به نفس و خوشحالی.

In a cheerful and lively manner.

example
معنی(example):

او با نشاط و شادابی در خیابان رفت و به همه لبخند زد.

مثال:

She walked jauntily down the street, smiling at everyone.

معنی(example):

او با شادابی به دوستانش در آن‌سوی پارک دست تکان داد.

مثال:

He waved jauntily at his friends from across the park.

معنی فارسی کلمه jauntily

: معنی jauntily به فارسی

به طرز شاد و شاداب، نشان‌دهنده اعتماد به نفس و خوشحالی.