معنی فارسی jaup

B1

پریدن یا پاشیدن آب و مواد دیگر، به ویژه در شرایط غیررسمی.

To splash or jump, usually in water or mud.

example
معنی(example):

زمانی که به بیرون می‌روی، کفش‌هایت را در گل نزن.

مثال:

Don't jaup your shoes in the mud when you walk outside.

معنی(example):

او سعی کرد که در برکه‌ها نپرد، اما سخت بود.

مثال:

She tried to avoid jaumping in puddles, but it was hard.

معنی فارسی کلمه jaup

: معنی jaup به فارسی

پریدن یا پاشیدن آب و مواد دیگر، به ویژه در شرایط غیررسمی.