معنی فارسی jellylike

B1

موادی که از نظر بافت و قوام به ژله شباهت دارند.

Describing a material that has a texture similar to jelly.

example
معنی(example):

این ماده شبیه ژله بود و زمانی که لمس می‌شد تکان می‌خورد.

مثال:

The substance was jellylike and wobbled when touched.

معنی(example):

ماده شبیه ژله در دستور غذا استفاده شد.

مثال:

The jellylike material was used in the recipe.

معنی فارسی کلمه jellylike

: معنی jellylike به فارسی

موادی که از نظر بافت و قوام به ژله شباهت دارند.