معنی فارسی jeoparding
B1به خطر انداختن، در معرض خطر قرار دادن یا آسیب رساندن به وضعیت یا شرایطی.
To put someone or something at risk or in danger.
- VERB
example
معنی(example):
اقدامات او شانسهای تیم برای برنده شدن را به خطر میاندازد.
مثال:
Her actions are jeoparding the team's chances of winning.
معنی(example):
او رابطهاش با دوستانش را به خطر میاندازد.
مثال:
He is jeoparding his relationship with his friends.
معنی فارسی کلمه jeoparding
:
به خطر انداختن، در معرض خطر قرار دادن یا آسیب رساندن به وضعیت یا شرایطی.