معنی فارسی jerkiness
B1حرکت ناگهانی و نامنظم که میتواند باعث نگرانی یا مشکل در دنبال کردن شود.
The quality of being jerky, characterized by abrupt and irregular movements.
- NOUN
example
معنی(example):
حرکات ناهنجار و ناگهانی ویدئو باعث شد دنبال کردن آن دشوار باشد.
مثال:
The jerkiness of the video made it hard to follow.
معنی(example):
او نگران حرکات ناگهانی در موتور ماشین جدیدش بود.
مثال:
He was worried about the jerkiness in his new car's engine.
معنی فارسی کلمه jerkiness
:
حرکت ناگهانی و نامنظم که میتواند باعث نگرانی یا مشکل در دنبال کردن شود.