معنی فارسی jibber-jabbering
B1فعل جاری از جیبردار، به معنای صحبت کردن بیوقفه و بیمعنی.
Present continuous form of jibber-jabber, meaning to talk or chatter in a nonsensical way.
- VERB
example
معنی(example):
آنها با هیجان درباره فیلم جدید جیبردار میکردند.
مثال:
They were jibber-jabbering excitedly about the new movie.
معنی(example):
میتوانستم صدای جیبردار کردن آنها را از خیابان بشنوم.
مثال:
I could hear them jibber-jabbering from across the street.
معنی فارسی کلمه jibber-jabbering
:
فعل جاری از جیبردار، به معنای صحبت کردن بیوقفه و بیمعنی.