معنی فارسی jigsawing

B1

چیدمان پازل، به معنای قرار دادن قطعات پازل در کنار یکدیگر برای ساختن تصویر نهایی.

The act of assembling a jigsaw puzzle by fitting interlocking pieces together.

example
معنی(example):

ما آخر هفته را در خانه با پازل چیدمان کردیم.

مثال:

We spent the weekend jigsawing at home.

معنی(example):

چیدمان پازل می‌تواند برای بسیاری از افراد یک سرگرمی آرامش‌بخش باشد.

مثال:

Jigsawing can be a relaxing hobby for many people.

معنی فارسی کلمه jigsawing

: معنی jigsawing به فارسی

چیدمان پازل، به معنای قرار دادن قطعات پازل در کنار یکدیگر برای ساختن تصویر نهایی.