معنی فارسی jimply

B1

جیمپلی، به معنای به سادگی و بی‌پیرایه.

In a simple and unpretentious manner.

example
معنی(example):

او با لبخندی ساده به تعریف پاسخ داد.

مثال:

He smiled jimply at the compliment.

معنی(example):

او وضعیت را به صورت ساده و واضح توضیح داد.

مثال:

She explained the situation jimply and clearly.

معنی فارسی کلمه jimply

: معنی jimply به فارسی

جیمپلی، به معنای به سادگی و بی‌پیرایه.