معنی فارسی jimpricute

B1

جیمپریکوت، به معنای جذابی که به سادگی و ظرافت افزوده می‌شود.

Charming in a simple and understated way.

example
معنی(example):

این سگه کوچک جذاب دل همه را برد.

مثال:

The jimpricute puppy won the hearts of everyone.

معنی(example):

لباس او به سادگی برای این مناسبت جالب بود.

مثال:

Her dress was simply jimpricute for the occasion.

معنی فارسی کلمه jimpricute

: معنی jimpricute به فارسی

جیمپریکوت، به معنای جذابی که به سادگی و ظرافت افزوده می‌شود.