معنی فارسی jinkered

B1

ور رفتن به معنی دستکاری کردن چیزی به طور غیررسمی یا غیرحرفه‌ای.

To tinker or adjust something in an informal or casual manner.

example
معنی(example):

او با ساعت قدیمی ور رفت تا دوباره درست کار کند.

مثال:

He jinkered with the old clock to make it work again.

معنی(example):

او تنظیمات کامپیوترش را تغییر داد تا عملکرد بهتری داشته باشد.

مثال:

She jinkered the settings on her computer to improve performance.

معنی فارسی کلمه jinkered

: معنی jinkered به فارسی

ور رفتن به معنی دستکاری کردن چیزی به طور غیررسمی یا غیرحرفه‌ای.