معنی فارسی jobless
B1بیکار، به معنای عدم داشتن شغل یا کار.
Without a job; unemployed.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Lacking employment.
مثال:
a jobless man
example
معنی(example):
او به مدت شش ماه بیکار بوده است.
مثال:
He has been jobless for six months.
معنی(example):
بسیاری از مردم به خاطر بیماری همهگیر بیکار هستند.
مثال:
Many people are jobless due to the pandemic.
معنی فارسی کلمه jobless
:
بیکار، به معنای عدم داشتن شغل یا کار.