معنی فارسی joinant

B1

دارای ویژگی پیوستگی، مربوط به الحاق یا اتصال.

Relating to joining or connecting.

example
معنی(example):

طبیعت پیوسته جامعه همکاری را پرورش می‌دهد.

مثال:

The joinant nature of the community fosters collaboration.

معنی(example):

یک رابطه پیوسته بین اعضای تیم به موفقیت منجر می‌شود.

مثال:

A joinant relationship between team members leads to success.

معنی فارسی کلمه joinant

: معنی joinant به فارسی

دارای ویژگی پیوستگی، مربوط به الحاق یا اتصال.