معنی فارسی joltiness

B1

لرزش یا ناگهانی بودن به ویژه در حین حرکت یا مصرف چیزی.

The quality of being jolting or jerky.

example
معنی(example):

لرزیدن سواری همه را وادار به فریاد کرد.

مثال:

The joltiness of the ride made everyone scream.

معنی(example):

او نتوانست لرزیدن قهوه را تحمل کند.

مثال:

He couldn't handle the joltiness of the coffee.

معنی فارسی کلمه joltiness

: معنی joltiness به فارسی

لرزش یا ناگهانی بودن به ویژه در حین حرکت یا مصرف چیزی.