معنی فارسی journalistically
C1به طریقی که در کار روزنامهنگاری رایج است، با دقت و توجه به جزئیات.
In a manner characteristic of journalism, focusing on facts and objectivity.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به موضوع بهطور روزنامهنگاری نزدیک شد و به دنبال حقایق بود.
مثال:
She approached the topic journalistically, seeking facts.
معنی(example):
او نظراتش را بهصورت روزنامهنگاری در مقاله بیان کرد.
مثال:
He expressed his views journalistically in the article.
معنی فارسی کلمه journalistically
:
به طریقی که در کار روزنامهنگاری رایج است، با دقت و توجه به جزئیات.