معنی فارسی joyrode
B1سفری شاد و مفرح که با شادی و خنده همراه است.
To ride in a joyful and carefree manner; usually implies a fun experience.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند در مسیر کوهستانی به خوشتی سفر کنند و تمام راه میخندیدند.
مثال:
They decided to joyrode down the mountain trail, laughing all the way.
معنی(example):
ما در پارک تفریحی به شادی سفر کردیم و از هر سواری لذت بردیم.
مثال:
We joyrode in the amusement park, enjoying every ride.
معنی فارسی کلمه joyrode
:
سفری شاد و مفرح که با شادی و خنده همراه است.