معنی فارسی jud

B1

jud، املای غیررسمی از قضاوت کردن است که به عمل ارزیابی یا تصمیم‌گیری در مورد موضوعات مختلف اشاره دارد.

Jud is an informal spelling of 'judge', referring to the act of making a decision or assessment.

noun
معنی(noun):

A mass of coal holed or undercut so as to be thrown down by wedges.

example
معنی(example):

دادگاه تصمیم گرفت که پرونده را سریع قضاوت کند.

مثال:

The court decided to jud the case quickly.

معنی(example):

آنها باید اختلاف را قبل از اینکه شدت بگیرد قضاوت کنند.

مثال:

They had to jud the dispute before it escalated.

معنی فارسی کلمه jud

: معنی jud به فارسی

jud، املای غیررسمی از قضاوت کردن است که به عمل ارزیابی یا تصمیم‌گیری در مورد موضوعات مختلف اشاره دارد.