معنی فارسی judicatory
B2هیئت قضایی، گروهی از افراد که در امور قانونی قضاوت میکنند.
A body that has the authority to adjudicate legal matters.
- NOUN
example
معنی(example):
هیئت قضایی برای بررسی پروندههای ارسال شده جلسه تشکیل داد.
مثال:
The judicatory board met to review the cases submitted.
معنی(example):
تصمیمات گرفته شده توسط یک هیئت قضایی میتواند تأثیر دائمی بر جامعه داشته باشد.
مثال:
Decisions made by a judicatory can have a lasting impact on society.
معنی فارسی کلمه judicatory
:
هیئت قضایی، گروهی از افراد که در امور قانونی قضاوت میکنند.