معنی فارسی judicatorial
B2قضائی، مربوط به وظایف قضاوت و نظارت قانونی است.
Pertaining to the functions of a judge or judicial authority.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وظایف قضایی برای حاکمیت قانون ضروری است.
مثال:
Judicatorial functions are essential for the rule of law.
معنی(example):
نظارت قضایی برای اطمینان از محاکمههای عادلانه ضروری است.
مثال:
Judicatorial oversight is needed to ensure fair trials.
معنی فارسی کلمه judicatorial
:
قضائی، مربوط به وظایف قضاوت و نظارت قانونی است.