معنی فارسی judicatures
B2هیئتهای قضایی، نظامهای قضایی که شامل مجموعهای از محاکم و قاضیها هستند.
The system of courts of law and their jurisdiction.
- NOUN
example
معنی(example):
هیئتهای قضایی در کشور دارای سطوح مختلفی از قدرت هستند.
مثال:
The judicatures in the country have varying levels of authority.
معنی(example):
هیئتهای قضایی مختلف به مسائل قانونی مختلف رسیدگی میکنند.
مثال:
Different judicatures address different types of legal issues.
معنی فارسی کلمه judicatures
:
هیئتهای قضایی، نظامهای قضایی که شامل مجموعهای از محاکم و قاضیها هستند.