معنی فارسی juration
B2قسم خوردن، بیان قسمی که عموماً در شرایط قانونی یا رسمی اداء میشود.
An oath or solemn promise typically given in a legal or formal context.
- NOUN
example
معنی(example):
قسمت خوردن شاهد به شدت جدی گرفته شد.
مثال:
The juration of the witness was taken very seriously.
معنی(example):
او قبل از قرار گرفتن در جایگاه، قسم خود را ادا کرد.
مثال:
She completed her juration before taking the stand.
معنی فارسی کلمه juration
:
قسم خوردن، بیان قسمی که عموماً در شرایط قانونی یا رسمی اداء میشود.