معنی فارسی jurator
B2دیرور، شخصی که در یک دادگاه برای قضاوت در مورد یک پرونده انتخاب میشود.
A member of a jury, responsible for evaluating evidence and making a decision in a court case.
- NOUN
example
معنی(example):
دیرور در روند قانونی نقش مهمی ایفا کرد.
مثال:
The jurator played a crucial role in the legal proceedings.
معنی(example):
به عنوان یک دیرور، او باید شواهد را به دقت ارزیابی میکرد.
مثال:
As a jurator, she had to evaluate the evidence carefully.
معنی فارسی کلمه jurator
:
دیرور، شخصی که در یک دادگاه برای قضاوت در مورد یک پرونده انتخاب میشود.