معنی فارسی kalanchoe

B1

نوعی گیاه آپارتمانی که به خاطر گل‌های زیبا و نگهداری آسانش محبوب است.

A succulent plant known for its attractive flowers and easy care.

noun
معنی(noun):

Any of the genus Kalanchoe of tropical, succulent flowering plants.

example
معنی(example):

کالانکوئه گیاه آپارتمانی محبوبی است.

مثال:

Kalanchoe is a popular houseplant.

معنی(example):

او یک کالانکوئه برای اتاق نشیمنش خرید.

مثال:

She bought a kalanchoe for her living room.

معنی فارسی کلمه kalanchoe

: معنی kalanchoe به فارسی

نوعی گیاه آپارتمانی که به خاطر گل‌های زیبا و نگهداری آسانش محبوب است.