معنی فارسی kalashnikov
B2نوعی سلاح اتوماتیک که به خاطر طراحی کارآمد و معروفیتش شناخته شده است.
A type of assault rifle known for its reliability and widespread use.
- NOUN
example
معنی(example):
کلاشنیکف یک سلاح گرم معروف است.
مثال:
The Kalashnikov is a well-known firearm.
معنی(example):
بسیاری از کشورها از کلاشنیکف در ارتشهای خود استفاده میکنند.
مثال:
Many nations use the Kalashnikov in their armies.
معنی فارسی کلمه kalashnikov
:
نوعی سلاح اتوماتیک که به خاطر طراحی کارآمد و معروفیتش شناخته شده است.