معنی فارسی kappland

B1

کاپلند منطقه‌ای است که ممکن است به خاطر زیبایی‌های طبیعی یا فرهنگی‌اش مشهور باشد.

A region known for its natural beauty or cultural significance.

example
معنی(example):

کاپلند به خاطر مناظر زیبا شناخته می‌شود.

مثال:

Kappland is known for its beautiful landscapes.

معنی(example):

بسیاری از گردشگران هر ساله به کاپلند سفر می‌کنند.

مثال:

Many tourists visit Kappland each year.

معنی فارسی کلمه kappland

: معنی kappland به فارسی

کاپلند منطقه‌ای است که ممکن است به خاطر زیبایی‌های طبیعی یا فرهنگی‌اش مشهور باشد.