معنی فارسی karstify

B2

کارست‌سازی، فرایند شکل‌گیری ویژگی‌های کارست را توصیف می‌کند.

To transform a landscape into karst features through geological processes.

verb
معنی(verb):

To undergo karstification.

معنی(verb):

To subject to karstification.

example
معنی(example):

این ناحیه پس از میلیون‌ها سال شروع به کارست‌سازی کرد.

مثال:

The area began to karstify over millions of years.

معنی(example):

این فرایند می‌تواند سنگ آهک را به راحتی کارست‌سازی کند.

مثال:

The process can karstify limestone easily.

معنی فارسی کلمه karstify

: معنی karstify به فارسی

کارست‌سازی، فرایند شکل‌گیری ویژگی‌های کارست را توصیف می‌کند.