معنی فارسی kart

B1

کارت، وسیله‌ای برای مسابقه که معمولاً با موتور سبک حرکت می‌کند.

A small, lightweight vehicle similar to a go-kart used for racing.

noun
معنی(noun):

A go-cart.

verb
معنی(verb):

To ride in a go-cart.

example
معنی(example):

آنها آخر هفته گذشته با کارت‌های موتوری مسابقه دادند.

مثال:

They raced go-karts last weekend.

معنی(example):

او عاشق رانندگی کارت خود در پیست است.

مثال:

She loves driving her kart on the track.

معنی فارسی کلمه kart

: معنی kart به فارسی

کارت، وسیله‌ای برای مسابقه که معمولاً با موتور سبک حرکت می‌کند.