معنی فارسی karyologically

B1

به شیوه‌ای که به تحلیل و مطالعه هسته‌های سلولی مرتبط است.

In a manner relating to the study of cell nuclei.

example
معنی(example):

سلول‌ها می‌توانند به‌طور کاریولوژیک تحلیل شوند تا از وجود ناهنجاری‌ها مطمئن شویم.

مثال:

Cells can be karyologically analyzed to check for abnormalities.

معنی(example):

نمونه‌ها به‌طور کاریولوژیک بررسی شدند تا قابلیت بقای آنها تعیین شود.

مثال:

The samples were karyologically examined to determine their viability.

معنی فارسی کلمه karyologically

: معنی karyologically به فارسی

به شیوه‌ای که به تحلیل و مطالعه هسته‌های سلولی مرتبط است.