معنی فارسی keach
B1کیچ، ابزاری برای جمعآوری محصولات زراعی یا میوهها.
A tool used for gathering agricultural products or fruits.
- NOUN
example
معنی(example):
کشاورز از یک کیچ برای جمعآوری گندم استفاده کرد.
مثال:
The farmer used a keach to collect the wheat.
معنی(example):
او یاد گرفت که چگونه سیبها را از درخت بچیند.
مثال:
He learned how to keach the apples from the tree.
معنی فارسی کلمه keach
:
کیچ، ابزاری برای جمعآوری محصولات زراعی یا میوهها.