معنی فارسی keeked

B1

جمله‌ای است که نشان‌دهنده عمل نگاه کردن به چیزی به‌صورت خفی حول اشیاء یا مکان‌ها است.

Past tense of 'keek'; to have looked or gazed keenly.

verb
معنی(verb):

To peek; peep.

مثال:

The man keeked over the fence.

example
معنی(example):

او از پنجره نگاهی انداخت تا ببیند آیا باران می‌بارد.

مثال:

He peeked out the window to see if it was raining.

معنی(example):

او پشت پرده نگاهی انداخت تا ببیند آیا سورپرایزی هست.

مثال:

She peeked behind the curtain to check on the surprise.

معنی فارسی کلمه keeked

: معنی keeked به فارسی

جمله‌ای است که نشان‌دهنده عمل نگاه کردن به چیزی به‌صورت خفی حول اشیاء یا مکان‌ها است.