معنی فارسی keep a house

B1

مدیریت و نگهداری از یک خانه به منظور زندگی راحت.

To manage and maintain a home for comfortable living.

example
معنی(example):

آنها می‌خواهند یک خانه در حومه نگه دارند.

مثال:

They want to keep a house in the countryside.

معنی(example):

او یاد گرفت چگونه یک خانه را تمیز و منظم نگه دارد.

مثال:

She learned how to keep a house clean and organized.

معنی فارسی کلمه keep a house

: معنی keep a house به فارسی

مدیریت و نگهداری از یک خانه به منظور زندگی راحت.