معنی فارسی keep an account of

B2

ثبت و یادداشت کردن اطلاعات یا موارد خاص.

To maintain a record of something.

example
معنی(example):

لطفاً تمام هزینه‌ها را ثبت کنید.

مثال:

Please keep an account of all expenses.

معنی(example):

مهم است که حساب پس‌انداز خود را نگه‌دارید.

مثال:

It’s important to keep an account of your savings.

معنی فارسی کلمه keep an account of

: معنی keep an account of به فارسی

ثبت و یادداشت کردن اطلاعات یا موارد خاص.