معنی فارسی keep pace with

B1

به معنای همگام شدن یا ایستایی در یک مسیر یا روند است.

To move or progress at the same speed as someone or something.

example
معنی(example):

من باید با همکلاسی‌هایم هم‌پیمانی کنم.

مثال:

I need to keep pace with my classmates.

معنی(example):

مهم است که با تکنولوژی هم‌پیمانی کنیم.

مثال:

It's important to keep pace with technology.

معنی فارسی کلمه keep pace with

: معنی keep pace with به فارسی

به معنای همگام شدن یا ایستایی در یک مسیر یا روند است.