معنی فارسی keep something under one's hat
B2چیزی را زیر کلاه نگهداشتن، به معنای مخفی نگه داشتن یک راز یا اطلاعات است.
To keep something secret or confidential.
- IDIOM
example
معنی(example):
او تولد سورپرایزش را مخفی نگه داشت.
مثال:
He kept his surprise party under his hat.
معنی(example):
شما باید آن ایده را فعلاً در سرتان نگهدارید.
مثال:
You should keep that idea under your hat for now.
معنی فارسی کلمه keep something under one's hat
:چیزی را زیر کلاه نگهداشتن، به معنای مخفی نگه داشتن یک راز یا اطلاعات است.